یه داستان کوچولو
 
آناهید،الهه آب ها
 
 

خرگوش می ره تو جنگل روباه رو می بینه داره تریاک می کشه می گه:اقا روباه این چه کاریه پاشو بدوییم شاد باشیم... می رن تا می رسن به گرگه می بینن داره حشیش می کشه خرگوش می گه:اقا گرگه این چه کاریه پاشو شاد باشیم بدوییم... گرگم پا می شه می رن 3تایی می رسن به شیره می بینن داره تزریق می کنه خرگوش می گه:اقا شیره این چه کاریه پاشو بدوییم ورزش کنیم شاد باشیم... شیره می پره می خورتش گرک و روباه می گن چرا خوردیش این که حرف بدی نزد؟ شیره می گه:نه بابا این پدر سگ هرروز اکس می زنه می یاد مارو می دوونه...!!

*****************************************

تو جامعه ای که همه بیمار باشن و مشکل داشته باشن،کسی که سالمه همیشه متهم میشه...!

 



نظرات شما عزیزان:

راشین
ساعت20:48---24 مرداد 1391


شیرین
ساعت19:23---23 مرداد 1391
نگران شب هايم نباش
تنها نيستم
بالشم
هق هق گريه هايم
لرزش دستانم
و
خدايم
همه هستن
تنها نيستم...


پوریا
ساعت0:08---23 مرداد 1391
سلام آناهید خانم...مطالبت مثل همیشه عالیه.........ممنون بابت سلیقه خوبت

نام :
آدرس ایمیل:
وب سایت/بلاگ :
متن پیام:
:) :( ;) :D
;)) :X :? :P
:* =(( :O };-
:B /:) =DD :S
-) :-(( :-| :-))
نظر خصوصی

 کد را وارد نمایید:

 

 

 

عکس شما

آپلود عکس دلخواه:






ارسال شده در تاریخ : یک شنبه 22 مرداد 1391برچسب:, :: 21:23 :: توسط : آناهید

درباره وبلاگ
به تماشا سوگند و به آغاز کلام
موضوعات
آدما تولدم آگاهی ... راستش رو بگو یا حسین و این است... ... مولانا دوست ... ... ... حرفایی که هر روز با خودم تکرار میکنم قبول دارین
نويسندگان
پيوندها

تبادل لینک هوشمند
برای تبادل لینک  ابتدا ما را با عنوان آناهید،الهه آب ها و آدرس anahid.LXB.ir لینک نمایید سپس مشخصات لینک خود را در زیر نوشته . در صورت وجود لینک ما در سایت شما لینکتان به طور خودکار در سایت ما قرار میگیرد.